ـبوسیـدش

پرسید چون دوستم داری به من

نیاز داری؟یا چون به من نیاز

داری دوستم داری؟

گفتم:چون دوستت دارم

بی نیازم از هر چیز جز تو

دوستت خواهم داشت در سکوت

که مبادا در صدایم توقعی باشد

که خاطرت را بیازارد.

خدایا حواست هست؟؟میشنوی؟

صدای هق هق گریه هایم از

گلویی میاید که تو از رگش

به ان نزدیکتری.

بزرگترین افسوس ادمی ان است که

می خواهد ولی نمیتواند

و به یاد میاورد روزی که

میتوانست ولی نخواست.

در دنیایی که خندیدن جرم است/

نگاه کردن گناه است/

بوسیدن ناپاکیست/

محبت کردن مزاحمت است/

به من بگو چگونه ثابت کنم

دوستت دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

الهی!من نه انم:که ز فیض نگهت چشم

بپوشم/نه تو انی که گدا را ننوازی به نگاهی

در اگر باز نگردد/نروم باز به جایی/

پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی

کس به غیر تو از نخواهم چه بخواهی

چه نخواهی.

کاش دهخدا میدانست

دلتنگی....

اشک.......

فاصله...

بی وفایی.....تعریفش فقط دو حرف است:

"تو"

وقتی فهمید میخوامش خندیدو رفت.

التماس رو تو چشام دیدو رفت

با تمام خوبیهام اون بی وفا

غم تو چشمام

پاشید و رفت.

همه تفاوت های ما این است:

تو به خاطر نمیاری...............

من از خاطر نمیبرم.

این روزها زیادی ساکت شده ام

حرف هایم نمیدانم چرا به جای

گلو از چشمهایم بیرون می ایند.....

مرور میکنم خاطراتم را........

اما کپی برابر اصل نمیشود.

بهونه برای گریه زیاده............

اما.....................

امان از گریه های بی بهونه.....

در دنیایی که خندیدن جرم است........

نگاه کردن گناه است......

بوسیدن ناپاکیست.......

محبت کردن مزاحمت است ........

به من بگو چگونه ثابت کنم........

دوستت دارم.

دست به سر میکنم ثانیه ها را.......

دلم یک اتفاق ناخوانده میخواهد"

"کاش ان اتفاق تو باشی"

دمش گرم...........باران را میگوییم

به شانه ام زد و گفت:

"خسته شدی؟؟؟

امروز تو استراحت کن من به جات میبارم".

دلتنگی..................

حس نبودن کسی است که تمام وجودت

یکباره تمنای بودنش را میکند.

ادم حق داره گاهی کم بیاره اما حق نداره برای

کسی که دوسش داره کم بزاره.

مینویسم که چگونه در تنهاییم به

اشک های همیشه همراهم/

به این لشگر زلال و زیبا/

که از ضمیری پاک متولد میشوند/

تا یاوران لحظات و تنهایی من باشند/

ای عشق......ای منجی جاودانه.....

ای همیشه ماندگار/

با من بمان برای همیشه

دوستت دارم عشقم.

حال و هوای مرا فقط قاصدک

میفهمد به هرکس پناه بردم

فوت کرد تا دور شوم....../

دوستت دارم این یه تعارف نیست

زندگی من است.

ای کاغذ سپید که همه ی دردهایم

را به دوش میکشی یک بار دیگر

رویت مینویسم بینهایت دوستت دارم.

دوست داشتنت گناه باشد........ یا اشتباه......

گناه میکنم.....تورا....حتی یه اشتباه/

تو هنوز با تمام نبودنت..........

تنها پناهگاه من ........

از این ادمهایی.

لعنت به هر ضرب المثل های جهان که هر وقت لازمشان

داری برعکس از اب در می ایند مثلا همین حالا

که من تورا میخواهم و طبق معمول

"خواستن نتوانستن است."

'گریه هایم بی صداست/

عشق من بی انتهاست

ردپای اشک هایم را بگیر

تا بدانی خانه عشق کجاست.

چه ساده با گریستن خویشتن زاده میشویم

و چه ساده با گریستن دیگران از دنیا میرویم

ومیان این دو سادگی معمایی میسازیم

به نام زندگی